یکی از ظریفترین وحساس ترین وظایف والدین، تعیین محدوده اختیارات برای کودک خویش میباشد، ولی سوالی که در این خصوص مطرح میشود آن است که حدود اختیار به چه معنایی است؟
بزرگترین اشتباهی که والدین در این زمینه مرتکب میشوند آن است که کودکان خود را یا بیش از اندازه محدود میکنند و یا برعکس آنها را در انجام کارها آزاد میگذارند. ولی آن چه مسلم است والدین میبایست حدود اختیارات کودک را تعیین کرده، به طوری که علاوه بر حفظ استقلال او، بتوانند شرایطی ایجاد نمایند که کنترل امور به طور منطقی در دست آنها باشد.
گاهی کودکان، به سبب انتظارات نابهجا و بی مورد والدین خود، مرتکب دروغ گویی و یا انجام کارهای ناشایست میشوند، لذا والدین باید با توجه به سن و سال کودکان خود، میزان انتظارات خود و اختیارات کودک را تعیین کنند. آنها باید با داشتن انتظارات منطقی از کودکان و تبطیق این انتظارات بر مبنای تواناییهای او، نسبت به اعمال محدودیت یا فراهم آوردن شرایطی برای آزاد گذاشتن کودک خود اقدام نمایند.
چنان چه والدین فارغ از این موضوعات رفتار کنند، در حقیقت چشمان خود را برروی واقعیتها بستهاند و تنها بر این موضوع تکیه میکنند که او به اندازه کافی بزرگ شده و باید راه را از چاه تشخیص دهد.
یکی ازبهترین راه کارهای پیشنهادی به والدین و خانواده به منظور ارتقای تواناییهای خود در تشخیص حدود و مرزها، با توجه به سن و توانایی کودک، آن است که والدین بیاموزند به طور تدریجی به تواناییهای کودک اعتماد نمایند و زمانی که احساس نمودند کودک وظیفهای را که برعهده اش گذاشته شده، به بهترین شکل ممکن انجام میدهد، به او آزادی عمل بیشتری دهند.
این کار باید تا آن جا ادامه یابد که در ذهن ناخودآگاه کودک این گونه تداعی شود که والدین به او اعتماد دارند. نکته بسیار مهم آن است که چنان چه کودک در انجام یک وظیفه محوله دچار لغزش و اشتباهی گردید، والدین نباید او را مورد مواخذه قرار دهند و یا از او سلب اعتماد کنند؛ چرا که دوران کودکی، دوران آزمایش و خطا بوده و اصولاً با همین اشتباهات و تجربههای حاصل از آن، شخصیت کودک شکل میگیرد. البته در مواردی که شما حدس میزنید ممکن است آینده و سلامتی کودک، مورد تهدید قرار گیرد، باید وارد عمل شوید و جلوی وقوع حادثه را بگیرید و درعین حال او را از تجارب خود بهره مند کنید.
یک مساله بسیار مهم که دغدغه اغلب والدین میباشد، آن است که چه کاری باید انجام دهند تا کودکان حرف آنها را بپذیرند؟ پاسخی که به این دسته از والدین داده میشود آن است که اساسیترین اقدام در این خصوص صحبت کردن با کودک با زبان خود او میباشد. در کنار آن با جان و دل پذیرای سخن کودک خود نیز باشید.
آن دسته از والدینی که بدون گوش دادن به صحبتهای کودک، تنها حرف خود را میزنند، در این حوزه با شکست مواجه خواهند شد، از طرفی برخی والدین تمایل دارند بدانند که چرا کودک به آنها احترام نمیگذارد؟ وچرا کارهای مربوط به خود را آن چنان که شایسته است، انجام نمیدهد؟ در پاسخ باید گفت کودک آنها با انجام این قبیل کارها به نوعی قصد دارد به آنها بفهماند که دیگر بزرگ شده است و دوست ندارد متکی به والدین خود باشد.
این موضوع اغلب موجب مجادله والدین با کودکان میشود. در این موقعیت بهتر است به کودکان آزادی عمل بیشتری داده شود و برای خواستههای آنها اهمیت قائل شد. با این عمل حس لج بازی و یک دندگی کودک کاهش یافته و روابط او با والدین خود بهبود مییابد.
منبع:
طبری، ربابه، 1396. دایره المعارف تربیت کودکان، انتشارات نظری
دیدگاهتان را بنویسید