پژوهشها نشان میدهد روشهای متعددی در تربیت کودکان وجود دارد که به طور کلی میتوان آنها را در سه مقوله والدین مقتدر که کمتر محبت میکنند، والدین متعادل که عشق و محبت و اقتدار در آنها به صورت مساوی وجود دارد و سوم والدینی که محبت خیلی زیاد و کنترل کمی بر فعالیتهای کودکان دارند. در این بین موردی که کمتر بدان توجه شده است نقش پدر در تربیت فرزندان است. نقش و اهمیت پدر در تربیت فرزندان تا بدان جا است که در سال 2006 کتابی مستقل با عنوان نقش پدران در رشد و توسعه کودکان به نگارش در آمد. البته این تنها یکی از دهها عنوان کتابی است که نویسنده در جستجوی خود برای مطالعه در نقش و اهمیت پدران در تربیت فرزندان پیدا نمود. با این اوصاف در این نوشتار در صدد هستیم تا به این امر مهم اشاره کرده و به واکاوی نقش مهم و تاثیرگذار پدر در تربیت فرزند بپردازیم.
در نگاه اول و سنتی، به مادر در تربیت فرزنده بیشتر توجه شده است. البته این امر دلایل متعددی هم میتواند داشته باشد ولی مهمترین دلیلی که میتوان به آن اشاره کرد، پرداختن پدر به فعالیتهای خارج از منزل و فشار اقتصادی بالا بر روی خانواده است که اجازه فعالیت بیشتر به پدر را در خانه نمیدهد و نقش مادر پررنگتر میشود. اما با تغییر نگرش و تغییر در اوضاع و احوال و پیشرفتهای متعددی که حاصل شده اولاً پدر تنها نان آور خانه نیست و در بسیاری از خانوادهها مادر نیز به پدر در تهیه وسایل زندگی کمک میکند و اصطلاحاً هر دو بار زندگی را به دوش میکشند. علاوه بر این، پژوهشها نشان داده است که تاثیر وجود پدر در روند رشدی کودکان بسیار بالاست. در زیر به چند مورد از نقش و اهمیت پدر در فرایند آموزش و رشد تربیتی کودکان خود اشاره میکنیم:
مواردی که در این مطلب بررسی میشود:
بالا بردن اعتماد به نفس بویژه در دختران
در یک پژوهش نشان داده شد که پدر تأثیر بسیار زیادی در افزایش عزت نفس دختر و رشد شخصیت او بهعنوان یک خانم دارد. این امر با مطالعه زندگی دختران سرامد میتواند اثبات شود که آنها تاثیرات زیادی را از پدر خود گرفتهاند. اگر رابطه بین فرزند و پدر یک رابطه سالم و مبتنی بر احترام باشد، تاثیرات بسیار با اهمیتی روی اعتماد به نفس کودک میگذارد.
مقابله با استرس
تربیت قطره چکانی است. این گونه نیست که هر چیزی که به کودک یاد میدهید انتظار داشته باشید که بلافاصله آنها همان کارها و فعالیتها را انجام دهند و اصطلاحا دنباله روی دقیق شما باشند. انجام فعالیتهای کوچک و خرد کمک زیادی به رشد کودک میکند.
رشد شناختی
بسیاری از مطالعات تأیید کردهاند که درگیری پدر در تربیت کودک میتواند تأثیرات قدرتمندی در رشد شناختی کودک داشته باشد. این امر در نوزادان از 5 ماهگی آشکار میشود، در این پژوهشها نشان داده شد کودکانی که پدران آنها در تربیت شان مشارکت داشتند در مقایسه با کودکانی که در تربیت آنها نقش نداشته در اقدامات مربوط به رشد شناختی نمره بیشتری کسب میکنند. این امر با بزرگتر شدن کودکان ادامه مییابد. در سن 1 سالگی، کودکانی که پدرانشان بیشتر درگیر آنها هستند عملکرد شناختی بالاتری دارند. این امر ادامه داشته و بعدها در مدرسه نیز اثرات خود را نشان داده است. بعنوان مثال، کودکانی که پدرانشان در زندگی مشارکت فعال دارند، در عملکرد و شایستگی آموزشی بهتر عمل میکنند. از گرفتن نمرات و عملکرد بهتر در مدرسه گرفته تا انگیزه و ارزش گذاری بیشتر برای آموزش.
رشد عاطفی
پدران، مانند مادران، ستون های پیشرفت رفاه عاطفی کودک هستند. کودکان به پدران خود نگاه میکنند تا قوانین را وضع کنند و آنها را عملی کنند. آنها همچنین به پدران خود نگاه میکنند تا احساس امنیت، چه جسمی و چه احساسی را بدست آورند. همه کودکان دوست دارند و می خواهند مایه افتخار پدران خود باشند، و یک پدر با سلامت عاطفی در خانه باعث رشد و تقویت درونی کودکان میشود. مطالعات نشان داده اند که وقتی پدران محبت داشته و پشتیبان خانه و خانواده باشند، این امر بر رشد شناختی و اجتماعی کودک تأثیر میگذارد.
تحقیقات در مورد نقش مادر در رشد کودک بسیار زیاد است، بیشتر به این دلیل که تئوری دلبستگی، مبنایی را برای انجام این قبیل تحقیقات فراهم می کند. چنین نظریه ای برای پدران وجود ندارد، به همین دلیل پرداختن به نقش و اهمیت پدران در مقایسه با مادران کمتر توجه شده است. حال آنکه پدران نیز اگر بیشتر از مادران در زمینه رشد و توسعه کودک نقش نداشته باشند قطعاً کمتر از آنها تاثیر ندارند. در این نوشتار در صدد برآمدیم تا به گوشهای از نقش پدران در تربیت کودک اشاره کنیم.
تنظیم روابط با دیگران
پدران نه تنها بر افراد درون منزل تأثیر می گذارند بلکه بر رشد روابط ما با دیگران نیز تأثیر می گذارند. روشی که پدر با فرزند خود رفتار می کند بر آنچه کودک با افراد دیگر رفتار می کند تأثیر می گذارد. پژوهش ها نشان داده است همه دوستان، و حتی همسرآینده فرزندان براساس اینكه كودك معنای رابطه با پدر خود را درک می كند، انتخاب می شوند. الگویی که یک پدر در روابط خود با فرزندان خود تعیین می کند، چگونگی ارتباط فرزندانش با افراد دیگر را نشان می دهد.
پدران و دختران
دختران جوان برای امنیت و پشتیبانی عاطفی به پدران خود وابسته هستند. پدر به دخترش نشان می دهد که رابطه خوبی با یک مرد دارد. اگر پدری دوست داشتنی و مهربان باشد، دخترش وقتی به سن نوجوانی و جوانی می رسد و برای انتخاب همسر، به دنبال این خصوصیات در مردان خواهد بود. اگر پدری نیرومند داشته باشد، طبیعتاً با مردانی با همین شخصیت ارتباط برقرار می کند و به دنبال گزینش همسر از همین افراد است.
پدران و پسران
برخلاف دختران، که روابط خود را با دیگران بر اساس شخصیت پدرشان الگوبرداری می کنند، پسران از سنین جوانی به دنبال تأیید پدران خود خواهند بود. ما به عنوان یک انسان، با تقلید از رفتار اطرافیان، رشد می کنیم. این چنین است که ما یاد می گیریم در جهان عمل کنیم. اگر پدری دلسوز باشد و با احترام به مردم رفتار کند، پسر جوان به همان اندازه برای دیگران احترام قایل خواهد بود. وقتی پدر در زندگی کودکی غایب باشد (به هر دلیل عدم حضور یا عدم توجه)، پسران جوان به دنبال چهره های دیگر می روند تا قوانین را برای نحوه رفتار و بقا در جهان تعیین كنند.
نتیجه گیری
تحقیقات در مورد نقش مادر در رشد کودک بسیار زیاد است، بیشتر به این دلیل که تئوری دلبستگی، مبنایی را برای انجام این قبیل تحقیقات فراهم می کند. چنین نظریه ای برای پدران وجود ندارد، به همین دلیل پرداختن به نقش و اهمیت پدران در مقایسه با مادران کمتر توجه شده است. حال آنکه پداران نیز اگر بیشتر از مادران در زمینه رشد و توسعه کودک نقش نداشته باشند قطعاً کمتر از آنها تاثیر ندارند. در این نوشتار در صدد برآمدیم تا به گوشه ایی از نقش پدران در تربیت کودک اشاره کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید